گاهی که از آدمای اطرافم نا امید میشم نا امید مطلق میرن تو لیست " نا امیدم ازت " دلم ...
دیگه نه حرفی ازشون ناراحتم میکنه نه حرکتی دلگیر...
اینو میدونم که حرکات و سکنات و حرفهای هر کسی نشات گرفته از درون اون شخصه ... وقتی یکی فحش میده بد و بیراه ردیف میکنه .. حسادت میکنه ..
همه بدن و من خوبم در میاره ... یعنی حاله دلش خوب نیست .. یعنی از درون داغونه ... یعنی درونش پر از زباله س .. و باید این زباله رو به طریقی دفع کنه از دل و روحش از وجودش ..
اینو میدونم که فهمیدن و درک کردن یک جاده دو طرفه است .. اما نفهمیدن یک بن بسته کامله .. نه داده ای وارد میشه و نه خروجی داره ... تنها خروجی نفهمیدن نادانی و خشونته !!!
به قول ساموئل باتر:
"انسان کور میداند که نمیتواند ببیند و خوشحال میشود که هدایت شود هرچند توسط یک سگ ..
اما کسی که فهمش نابیناست .. بدترین نوع کوری را تجربه میکند .. ظاهرا می بیند و میاندیشد که بهترین ها را می بیند و از راهنمایی گرفتن نفرت د ارد .."
شنیدن اندیشه ای غیر از آنچه در فهم ناقصش میگنجد باعث عذاب اوست ... از مطالعه گریزان است و کتاب را یک چیز بی مصرف و خرج اضافه میداند ...مانند
کسی که از دریچه یک کلید به دنیا نگاه میکند و با دید محدود و اندک فکر میکند که بر همه چیز اشراف دارد ..
نه حرفی در او اثر دارد نه حرکتی ... به قول کتاب بیشعوری : بیشعورها استعداد عجیبی در دیدن تنها یک بعد هر قضیه ای دارند که نفع آنها را تامین میکند و
هر آنچه که این نفع را اندکی خدشه دار کند از نظر آنها ساقط است و مردود و باید نادیده گرفته شود ...باید در مقابلش گارد بگیرد و حق بجانب قد علم کند ..
کسانی که در هر رابطه ای زن و شوهری مادر و فرزندی خواهر و برادری و ... همیشه دنبال مقصرند .. در هر پیشامدی اینان مبری از قصور و مطهرند و تو
تنها مقصری ... هرگز انگشت نشانه به طرف خود نمیگیرند که شاید من هم اندک قصوری داشته با شم ..
با اینان زندگی کردن و به سر بردن فاجعه مطلق است.. حال اگر این قسم از افراد عزیزانت باشند که رابطه مستقیم با زندگی و سرنوشتت دارند دیگر آخر
مصیبت است یا باید آنقدر شجاع باشی و تبعات آنرا بپردازی که به کل ا ز زندگیت حذفشان کنی و یا ... وامصبیا !!! تا آخر عمر تحملشان کنی ..
زیرا هرگز نباید انتظار اصلاحشان را داشته باشی ... انتظار اصلاح و درک متقابل از این افراد مانند این است که انتظار داشته باشی یک ماهی از درخت بالا
برود ....
و من با تمام پوست و گوشت استخوانم در این دهه اخیر به این نتیجه رسیده ام که : باید این افراد را به بلک لیست " ناامیدم ازت " هدایت کنم ..
و دیگه هیچ به معنای واقعی کلمه هیچ انتظاری ازشون نداشته باشم .. بحث و جدل نکنم .. حرفای منطقی و بشین یکم باهات حرف بزنم و متقاعد کردن و
این خزعبلات ذره ای در وجودش تاثیر نداره شاید همون موقع سکوت کنن و تاییدت کنن و لی مطمئن باشید حتی یک اپسیلون ذهنشون قادر به پردازش
حرفای منطقی و سنجیده تو نیست .. چون از کوزه همان تراود که در اوست ...
انگار بخوای روی یه چرتکه ویندوز 10 نصب کنی ... این مثالمو هرگز فراموش نکن ...
پس به جای متقاعد کردن طرف مقابلت که هیچ درکی از شرایط موجود و حل مشکل و کمک بهت در جهت بهتر شدن وضعیت کنونی نداره .. به جای ساعتها گفتگوی بیحاصل ... به جای صرف انرژی های بی ثمر ... به جای امیدواری های بیهوده ...
کاری رو که میدونی میفهمی و درک میکنی که الان درسته انجام بده ... هر چند بعدا بفهمی که اشتباه بوده ... همین ... بقیه شم بسپار به خدا ...
به قول معروف " به خود آ " همین و بس...
لی لی